ما دهه شصتی ایم!
شدیم موش آزمایشگاهی دوران تحصیل...
هر چه طرح بود را بر روی ما امتحان کردند، نظام قدیم، نظام جدید.. ! رسیدیم دانشگاه و
پارتی بازیها.
فارغ التحصیل شدیم به خاطر زیاد بودن جمعیت کار پیدا نشد، عاشق شدیم گفتند دیوانه
شده کم مانده بود بفرستنمان تیمارستان !
ماشین خریدیم بنزین سهمیه بندی شد....موتور خریدیم ، موتور گیری آغاز شد ...
ما دهه شصتی ایم!
آری دهه شصتیها همینهایی هستند که میبینید
حصول عصبی ترین برهه تاریخ معاصر ایران.
من محصول دهه انفجارها هستم.
انفجار جمعیت، انفجار بمبهای جنگی، انفجار عصبیتها، خشونتها، اعدامها، انفجار عقاید
و افکار و انفجار بی پرواییها.
ما دهه شصتی ایم!
ما زیادتر از حق خودمان میفهمیم. ما بیشتر از نسل قبل و بعد از خودمان میفهمیم. ما
خودمان و قابلیتهای خودمان را هم خیلی خوب می فهمیم ! ما زیر بار هر کار نمی ریم چون
لیاقت ما خیلی بیشتر از این کارهاست.
ما دهه شصتی هستیم،
با هم بزرگ شدیم در کلاسهایی که در هر نیمکتش 4 نفر می نشستیم و هر کدام رویاهایی
داشتم.
رویاهایی داشتیم که زیادی برای نسل ما بزرگ بود!
رویاهایی که سوختند و رویاهایی که ...
حال این روزها ما دهه شصتیها بیش از حد تصور شما عصبی هستیم!
چون هر دههامان هشت سال گذشت، هشت سال جنگ، هشت سال سازندگی، هشت
سال اصلاحات، هشت سال افسوس. قدر ما دهه شصتیها را بدانید، زود بزرگ شدیم....